سلام!

امیدوارم این وبلاگ به بازشناسی دینی که از بدو تولد بخاطرش مسلمان نامیده شدی کمک کنه

۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

پايين‌ترين نقطه‌ي زمين در قرآن

الم، غلبت الروم في ادني الارض و هم من بعد غلبهم سيغلبون روم 1-3....................
الف،لام،ميم، روميان شكست خوردند در نزديكترين (پايين‌ترين) سرزمين و ايشان پس از شكست پيروز خواهند شد.........
اين آيه از جنگ‌هاي روم و ايران خبر مي‌دهد؛ هنگامي كه پيامبر در مكه حضور داشتند و ايرانيان بر روميان پيروز گشتند، اما آيات قرآن علي‌رغم ديدگاه عامه‌ي مردم خبر داد در آينده روميان بر ايرانيان پيروز مي‌شوند و جنگ در فلسطين، نزديك‌ترين بلاد به عربستان واقع خواهد شد، پيش‌گويي قرآن به گواه تاريخ به واقعيت پيوست.
در اين آيه، علاوه بر آن چه ذكر شد، جنبه‌اي ديگر از اعجاز نهفته است و آن اين كه ادني در مقابل اعلي قرار دارد و از لحاظ دستوري، متضاد هم هستند، لذا ادني به معني يايين‌تر و اعلي كه متضاد آن مي‌باشد به معني بلندتر است. در اين صورت معني آيه اين خواهد شد:......................
روميان در پست‌ترين و پايين‌ترين سرزمين شكست خوردند.............
يعني يايين‌ترين نقطه از سطح دريا، چنان كه روشن است جنگ ايران و روم در فلسطين واقع شده، در ناحيه‌ي بحر الميت كه امروز طبق نظريه‌ي جغرافي‌دانان پايين‌ترين نقطه از سطح دريا، در زمين است.

اختصاصي بودن اثر انگشت

آيا انسان مي‌پندارد كه ما استخوان‌هاي پوسيده‌ي او را جمع نخواهيم كرد؟ آري ما حتي سر انگشتان او را كه يكي از ظريف‌ترين نقاط بدن اوست بيافرينيم
قيامه آيه 3-4.......................................................................................................
اشاره به سر انگشتان و اطراف آن است، كدام يك سخت‌تر است؟ آفرينش دوباره‌ي سر انگشتان يا خلق مجدد استخوان‌هاي بدن؟ در نگاه اول آفرينش هر دو مساوي است اما هنگامي كه دانستيم خطوط سر انگشت همه‌ي افراد با هم تفاوت دارد و انگشت هيچ كس حتي دوقلوها به هم شبيه نيست به نحوي كه اثر انگشت در تمام دنيا معرف شخصيت هر فرد است، پي خواهيم برد آفرينش دوباره‌ي آنها مهمتر و به مراتب سخت‌تر است. شايد اشاره‌ي قرآن اين باشد تا به ما بفهماند، خداوند قادر است حتي ويژگي‌هاي شخصيتي افراد را دوباره بيافريند. اعجاز سر انگشت و راز درون آن چيزي است كه بشر در قرن نوزدهم بدان دست يافت و متوجه گرديد كه سر انگشتان انسان داراي خطوط مارپيچي مي‌باشد كه امتداد و قرار گرفتن آنها در انسانها متفاوت است. لذا در اماكن پليسي و جنايي ابزار مناسبي براي كشف جنايات محسوب شد.

لطفا براي حفظ سلامتيتان هم كه شده سجده كنيد!!!!!!

يكي از معضلات عصر الكترونيك و به تبع ان زندگيهاي الكترونيكي صدمات ولطمات ناشي از امواج تكنولوژيهاي اين عصر براي كاربران مي باشد.
تجهيزات صوتي و تصويري ، موبايل ، كامپيوتر و ......
يك دانشمند (از اروپا) تحقيقاتي را مبتني بر يافتن راهكاري براي خارج كردن امواج الكترومغناطيسي كه به بدن آسيب مي رساند، انجام داده است......بدن شما به طور روزانه مقدار زيادي امواج الكترومغناطيس دريافت ميكند.
شماامواجالكترو مغناطيس را از طريق تجهيزات الكتريكي كه استفاده مي كنيد ونميتوانيد كنار هم بگذاريد ونا خواسته اين امواج را دريافت مي كنيد......همچنين از طريق لامپهاي روشن كه حتي براي يكساعت هم خاموش نمي شوند.....شمامنبعي هستيد كه مقدار زيادي امواج الكترومغناطيس دريافت مي كنيد.به عبارتديگر شما با امواج الكترومغناطيس شارژ مي شويد بدون اينكه بفهميد!...
سردرد هستيد! احساس ناراحتي مي كنيد!....
تنبلي در كار و درد در مكان هاي مختلف!.....
اين را فراموش نكنيد وقتي بعضي از اين علايم را احساس كرديد!....
راه حل همه اينها چيست!!؟؟......
باگذاشتن پيشاني تان بيشتر از يك بار بر زمين، زمين امواج الكترومغناطيس مضر را تخليه خواهد كرد! اين شبيه زمين كردن ساختمانهايي است كه احتمال برخوردسيگنالهاي الكتريكي (مانند رعد و برق) وجود دارد تا امواج از طريق زمين تخليه شود.......
بنابراين سر را بر خاك بگذاريد تا امواج الكتريكي مثبت تخليه شود

خود ارضايي:

"ملاتونين" هورمون جواني است. فرايند سالخوردگي مستقيماً به ترشح اين هورمون در بدن بستگي دارد. و از سن 25 سالگي به بعد ترشح آن در بدن كاهش پيدا مي كند. خود ارضايي، به ويژه در زمان جواني، باعث از دست رفتن ميزان بسيار زيادي ملاتونين در بدن مي شود. اين امر غده ي كاجي شكلي كه در بدن ملاتونين ترشح مي كند را ضعيف كرده، خاصيت مغناطيسي موجود در اين غده را كاهش مي دهد و بطور كلي سبب كاهش طول عمر آن مي گردد...............
فرويد خود ارضايي را يك نقص فردي نـامگـذاري مـي كند (بـه اين دليل كه طرف دوم در اين ارتباط وجود ندارد مگر در خيال)..............................................
ساموئل اون وير، فيلسوف، انسان شناس، و محقق امور جنسي و روانشناس بخش مطالعات جنسي، در كتاب خود با عنوان "يادگيري علوم فردي" تصريح مي دارد كه: " در خصوص افرادي كه به شخصه استمناء مي كنند، به راحتي مي توان گفت كه چه ايرادي مي تواند بوجود آيد. زماني كه آنها خود ارضايي مي كنند، در حال ارتكاب به جرم در برابر طبيعت هستند. وقتي انزال به واسطه خود ارضايي پديد مي آيد، حركات كرم وار جذب ايجاد مي شوند كه اين حركات براي هر مردي كاملاً قابل درك و تشخيص است و به واسطه ي تاثير خالي بودن كيسه هاي مني، اين كيسه ها سعي مي كنند تا خود را پر كنند و به همين دليل هواي مرطوب از طريق آلت تناسلي مرد با همان حركات كرمي شكل، جذب مي شود. اين سيگنال ها به مغز فرستاده مي شوند، به همين دليل مايع مغزي زيادي در اين ميان از بين مي رود، و در نتيجه فرد از نظر ذهني خسته مي شود. بد نيست بدانيد كه تعداد بيشماري از مردها به دليل عمل منفور خودارضايي ديوانه شده اند. مغزي كه پر از هوا شود ديگر توانايي تفكر ندارد و قابليت هاي ذهني خود را به طور 100% از دست خواهد داد. به همين دليل ما هم اين عمل نادرست را 100% محكوم مي كنيم.............................
اسپرم ها حاوي رمز ژنتيكي DNA ، RNA )، آنزيم ها، كلسيم، فسفر، نمك هاي بيولوژيك، و تستوسترون مي باشند. زمانيكه استمناء صورت مي پذيرد، كليه ي اين اجزاي حياتي از بدن فرد بيرون كشيده مي شوند و اگر فرد در دوران بلوغ قرار داشته باشد، امكان رشد كافي را پيدا نمي كند و نيرويي كه در اين مواد وجود دارد، جذب نشده و از بدن او خارج مي شوند......................................
دكتر اسـپايـتك متخصص برجسته كالبد شناسي امريكايي و رئـيس جامعه عصب شناختي نيـويورك در كـتـاب خـود بـا عنوان "انرژي خالق" اظهار ميدارد كـه جنـون هـاي متفاوتي بـه واسـطه ي خـود ارضايي و آزار و اذيت هاي جنسي پديد خـواهد آمـد، چراكه مايـع مـغزي ابتـدا سـرشـار از لسيـتـين است و سپس بـواسطه انـزال غيـرمترقبه، از لسيتين خالي مي شود. به همين دليل ارگان ها بـه جـاي آن بايد از ساير بافت ها و اعصاب موجود در مغز استفاده كنند...........................................
دكتر رابرت شروكلر يكي از محقيقن بزرگ و اساتيد دانشگاه برلين در تازه ترين تحقيقات خود در مورد خودارضايي در 27 سپتامبر 2006 رسما اعلام كرد اگر فردي قصد خودكشي دارد اعتياد خودارضايي مي تواند در درازمدت باعث كاهش رشد تك تك سلولهاي بنيادي در انسان شود مسلما مي دانيم اعتياد به خود ارضايي عاملي نيست كه باعث مرگ انسان شود اما آسيب هاي زيادي بهمراه دارد...................................
ساموئل اون وير در بخش 9 كتاب خود با عنوان "ازدواج موفق" اينطور مي نويسد كه: "تصورات جنسي و تخيلات شهواني سبب ايجاد ضعف جنسي و ذهني مي شوند. شايد در نگاه اول اينگونه افراد نرمال به نظر برسند و مانند افراد عادي تحريك پذير باشند، اما زماني كه مي خواهند با طرف مقابل ارتباط برقرا كنند ، به سرعت ارضا مي شوند، آلت تناسلي به حالت اوليه باز مي گردد،و دچار افسردگي مي شوند. آنها در توهمات جنسي خودشان را غرق كرده اند كه اين توهمات هيچ ارتباط و يا شباهتي به دنياي واقعي ندارند. به همين دليل هنگاميكه در شرايط طبيعي قرار مي گيرند، نمي توانند از خود واكنش مناسب نشان داده و شكست مي خورند. "ضعف جنسي-ذهني ترسناك ترين تراژدي است كه مي تواند براي هر زن و يا مرد با احساس و با منطقي اتفاق بيفتد."

هاله انرژي در قران

يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَـ'فِقُونَ وَ الْمُنَـ'فِقَـ'تُ لِلَّذِينَ ءَامَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَآءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَهُ و بَابُ بَاطِنُهُ و فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظَـ'هِرُهُ و مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ؛........................... روز قيامت روزي است كه مردان منافق و زنان منافق، به كساني كه ايمان آورده اند ميگويند: شما به ما نظري كنيد! و نگاهي بيندازيد! تا بدينوسيله ما از نور چهره شما، مقداري براي خود بهره برداشته و اقتباس كنيم! به آنها در پاسخ گفته مي شود: شما به عقب و قهقرا برگرديد! و از آنجا طلب نور كنيد! در اين حال بين اين دو دسته، ديواري زده مي شود كه دري دارد؛ و آن در، ظاهري دارد و باطني؛ در باطنش رحمت است، و در ظاهرش از مقابل در، عذاب است (آيه 13 سوره حديد)..................در اين ايه منظور از نور چهره همون هاله هستش

تاثيرات شگفت‏انگيز نماز بر بدن انسان پي برد

- يك دانشمند آمريكايي در تحقيقي به تاثيرات شگفت‏انگيز نماز بر بدن انسان پي برد
اين تحقيقات علمي اسرار نهان مغز انسان را روشن مي‏كند. روزنامه "ساينس" نيز در شماره گذشته خود با تقدير از اينگونه تحقيقات بر رابطه قطعي دين و علم تاكيد كرد.
يك دانشمند آمريكايي در تحقيقي به تاثيرات شگفت‏انگيز نماز بر بدن انسان پي برد. به گزارش شيعه آنلاين به نقل از پايگاه خبري الوطن رامشاندرن در تحقيقي كه در مورد وضعيت بدن انسان هنگام نمازخواندن، با مجموعه‏اي از پژوهشگران آمريكايي انجام داد، به فعاليت بيشتر مغز انسان و آرامش روحي هنگام نماز آگاه شد. در اين تحقيق علمي، مشخص شدن اين وضعيت پس از 50 ثانيه از آغاز نماز آشكار مي‏شود.
بنابراين تحقيق ميانگين ضربان قلب و احتمال لـختهه شدن خون به صورت مشترك در حين نماز بين20 الي 30 درصد كاهش مي‏يابد و همچنين پوست بدن مقاومت بيشتري پيدا مي‏كند.
همچنين در عكس‏هايي كه از مغز در هنگام نماز گرفته شده است، فعاليت مغز نمازگزار به صورت قابل توجهي در مقايسه با حالت‏هاي عادي افزايش پيدا مي‏كند و نورون‏هاي عصبي به صورت نوراني در اشعه‏هاي دريافتي از مغز به نمايش در مي‏آيد.
در همين باره روزنامه واشنگتن ‏پست نوشت كه اين تحقيقات علمي اسرار نهان مغز انسان را روشن مي‏كند.

حجاب وپوشش زنان

در سوره‌ مباركه‌ يس‌ آيه‌ 36 مي‌فرمايد. سُبْح'ان‌َ الَّذي‌ خَلَق‌َ الْاَزْواج‌َكُلَّه'ا منِمّ'اتُنْبِت‌ُ الْاَرْض‌ُ وَ مِن‌ْ اَنْفُسِهِم‌ْ وَ مِمّا لا'يَعْلَمُون‌َ منزّه‌ است‌ خدائي‌ كه‌ همه‌ رابصورت‌ جفت‌ آفريد از آنچه‌ در زمين‌ مي‌روياند و از نفس‌ انسان‌ و آنچه‌ انسان‌نمي‌داند. بنابراين‌ همانطور كه‌ علماي‌ علم‌ الحيوة‌ (بيولوژي‌) و علماي‌ علوم‌ طبيعي‌كشف‌ كرده‌اند هيچ‌ چيز در عالم‌ خلقت‌ اعم‌ از انسان‌ و حيوان‌ و نبات‌ و جماد، وچيزهائي‌ كه‌ ما نمي‌دانيم‌، وجود ندارد كه‌ قانون‌ زوج‌ در بين‌ آنها حكمفرما نباشد. نوع‌بشر كه‌ هر چيزي‌ از عالم‌ را بشكل‌ كامل‌ در وجود خود نهفته‌ دارد در اين‌ قسمت‌ نيزكامل‌ است‌. در زوج‌ بشري‌ يعني‌ زن‌ و مرد مسائل‌ و حالاتي‌ آفريده‌ شده‌ كه‌ بوسيله‌آن‌ يكديگر را بسوي‌ خود مي‌كشند.

اكنون‌ به‌ تحليل‌ و تجزيه‌ دقيق‌تري‌ از اين‌ قوه‌ كشش‌ متقابل‌ زوجين‌ بشري‌ يعني‌زن‌ و مرد مي‌پردازيم‌. علماي‌ روانشناسي‌ ثابت‌ كرده‌اند كه‌ در وجود انسان‌ قوه‌اي‌بنام‌ مغناطيس‌ كه‌ شباهت‌ تام‌ به‌ قوه‌ الكتريسته‌ دارد، نهفته‌ است‌، كه‌ در تمام‌ اعمال‌زندگاني‌ اين‌ قوه‌ كار مي‌كند. هر چند كه‌ استفاده‌ از حداكثر قوه‌ مغناطيسي‌ محتاج‌پرورش‌ آنست‌ ولي‌ نبايد فراموش‌ كرد كه‌ در هر انسان‌ آن‌ قوه‌ وجود دارد. در حالت‌طبيعي‌ آثار بسيار از آن‌ ظاهر مي‌شود و هيچكس‌ نيست‌ كه‌ از آن‌ خالي‌ باشد. يكي‌ ازآثار آن‌ قوه‌، كشش‌ زن‌ و مرد است‌. قطعاً زن‌ و مرد با يك‌ قوه‌ مغناطيسي‌ كه‌ تحت‌قانون‌ الكتريكي‌ اداره‌ مي‌شود، يكديگر را بسوي‌ خود مي‌كشند و عشق‌ و علاقه‌اي‌كه‌ بين‌ آن‌ دو بوجود مي‌آيد در اثر همين‌ قوه‌ است‌ چنانكه‌ ديده‌ايد كه‌ مردان‌ يا زنان‌ به‌يك‌ نظر شيفته‌ جمال‌ يكديگر مي‌شوند و اين‌ شيفتگي‌ اثرش‌ مدتها در روح‌ باقي‌مي‌ماند.

علت‌ اينست‌ كه‌ مطابق‌ قانون‌ الكتريكي‌، مغناطيس‌ مرد در اثر مجاورت‌ بامغناطيس‌ زن‌، بواسطه‌ اختلاف‌ نوع‌ قوا فوراً يكديگر را جذب‌ كرده‌ و يك‌ سطح‌الكتريكي‌ واحد تشكيل‌ مي‌دهند جدا كردن‌ آنها از يكديگر مشكل‌ است‌ و اگر فرضاًاز لحاظ‌ جسم‌ هم‌ جدا و دور شوند مغناطيس‌ آنها بهم‌ نزديك‌ مي‌ماند و از همين‌روست‌ كه‌ عشاق‌ فرياد مي‌زنند دل‌ من‌ پيش‌ معشوق‌ مانده‌ و جسم‌ ناتوانم‌ دور ازاوست‌ يا اينكه‌ همه‌ چيز زندگي‌ را فراموش‌ كرده‌ فقط‌ به‌ اين‌ فكر با حالتي‌ شبيه‌جنون‌ مي‌پردازند و شايد محق‌ باشند زيرا گم‌ كرده‌ دارند كه‌ از آنها جدا شده‌ و اين‌ گم‌كرده‌ همان‌ قوه‌ مغناطيسي‌ خودشان‌ است‌ كه‌ معشوق‌ آنرا ربوده‌ و به‌ پيش‌ خود نگاه‌داشته‌ است‌. جذب‌ مرد و زن‌ را بيكديگر، مي‌توان‌ به‌ دو خازن‌ تشبيه‌ كرد كه‌ يك‌خازن‌ پر از الكتريسيته‌ مثبت‌ و ديگري‌ منفي‌ باشد. نزديك‌ كردن‌ اين‌ دو خازن‌ بهم‌،موجب‌ تخليه‌ بار شارژ الكتريكي‌ مي‌گردد. يا مانند آهن‌ رباي‌ الكتريكي‌ كه‌ تا وقتي‌جريان‌ الكتريسيته‌ در آن‌ باشد آهن‌ را محكم‌ بخود نگه‌ مي‌دارد. در مورد مرد و زن‌چيزي‌ كه‌ سبب‌ تماس‌ الكتريكي‌ آنها مي‌گردد بيشتر از همه‌ قوه‌ چشم‌ است‌. درچشم‌ِ مرد مانند يك‌ موج‌ فرستنده‌ فوري‌ مغناطيسي‌ خود را بسوي‌ زن‌ مي‌فرستد،چشمان‌ او چون‌ برقگيري‌ كه‌ مژه‌ حكم‌ تيغه‌ آنرا دارد قوه‌ را جذب‌ مي‌نمايد و درنتيجه‌ رابطه‌ الكتريكي‌ برقرار مي‌شود.

پس‌ ديديم‌ كه‌ چه‌ اثر مهمي‌ نگاه‌ يك‌ مرد بيك‌ زن‌ يا برعكس‌ در وجود آنها پديدمي‌آورد و اگر اين‌ علاقه‌ شديد، تحت‌ يك‌ قانون‌ منظم‌ آفرينش‌ باشد مانعي‌ ندارد.مثلاً امر رابطه‌ مزبور بين‌ زن‌ و شوهر پيدا شود بسيار مستحسن‌ و مورد ستايش‌ تمام‌قوانين‌ الهي‌ است‌. اما بدبختانه‌ اين‌ قانون‌ بزرگ‌ آفرينش‌ فقط‌ در اين‌ مورد قانوني‌ ومجاز خود، بكار نمي‌رود، بلكه‌ قانوني‌ است‌ عمومي‌ و اساسي‌ كه‌ بايد آنرا تحت‌ مهارو قاعده‌ درآورد، و در مورد لزوم‌ بكار برد، و در ساير مواقع‌ از آن‌ جلوگيري‌ نمود وتمام‌ چيزهاي‌ سودمند عالم‌ همينطور است‌. بهترين‌ خوراكيهاي‌ عالم‌ وبهترين‌ لذات‌ جهان‌ اگر به‌ افراط‌ مصرف‌ شود نيستي‌ ما را فراهم‌ خواهد كرد. قانون‌رابطه‌ جنسي‌ هم‌ مشمول‌ همين‌ حالت‌ است‌. همان‌ قانون‌ سودمندي‌ كه‌ موجب‌ علاقه‌شديد بين‌ زن‌ و شوهر مي‌شود و نتيجه‌ آن‌ توليد مثل‌ و بقاي‌ نسل‌ و تشكيل‌ خانواده‌ وكانونهاي‌ عشق‌ و محبت‌ است‌. هنگامي‌ كه‌ در غيرمحل‌ خود بكار رود باعث‌ فنا ونيستي‌ خواهدبود.
حجاب در واقع پارچه نارساناست از جذب مردهاي بيگانه بوسيله نيروي مثبت تو تاحدي جلوگيري ميكنه ممكنه بگي خب جذب شن به من چه!ولي اثرات نامطلوبي هم رو هاله انرژي تو ميذاره كه اگه شديد باشه همون موقع احساسش ميكني مثل وقتي كه با يه مرد هيز برخورد ميكني و ناخود اگاه دوست داري ازش دور شي خدا تو سوره نور هم در درجه اول به مردها گفته چشم چراني نكنند بعد به زنها گفته چشماشونو به زمين بدوزندو حجاب داشته باشن تو سوره احزاب هم به خانمهافرموده اگر حجاب رعايت كنين خودتون اذيت نميشين

چگونگي حركت انسان در فضا

چنانچه دري هم از جو رو به فضا براي اينها باز مي كرديم و در آن زيگزاگي پيش مي رفتند ــ باز هم مي گفتند: نه! ما در فضا نيستيم يا نه "ما را سحر زده" كرده اندحجر14-15

نكات آيه:

1ــ وقتي انسان رو به فضا مي رود در جو دري ايجاد مي شود. 2ـــ انسان در فضا زيگزاگي پيش مي رود. 3ـــ در فضا انسان احساس غير طبيعي دارد (احساس سحر زده شدگي ميكند).

1ــ وقتي انسان رو به فضا مي رود در جو دري ايجاد مي شود:

وقتي انسان زمين را ترك مي كند طبقه ازون جو سوراخ مي شود و بمثابه باز شدن دَر مي ماند.

2ـــ انـسان در فضا زيگزاگي پيش مي رود:

واژه عروج كه قرآن براي حركت و ادامه حركت در فـضا از آن استفـاده كرده است به معني حركت زيگزاگي است. و اين به اين معني است كه حركت و پـيـش روي در فـضـا در يك رونـد و فـرايند زيگـزاگي صورت مي گيرد. واقعيت هم همين است. در فضا چيزي راست و مستقيم پيش نمي رود بلكه تحت تأثـيـر نيروي جاذبه كج مي شود. حتي مسير نور و امواج نيز تحت تأثير نيروي جاذبه كج مي شوند و زيگزاگي پيش مي روند.



3ـــ در فضا انسان احساس غير طبيعي دارد:

احساس و وضعيتي كه انسان در فضا دارد نسبت به احساس و وضعيتي كه روي زمين دارد با هـم فـرق مي كند. از جمله:

ـــ در فضا انسان سمت بالا و پائين را احساس نمي كند، چون سمت پائـيـن ناشي از كشش نيروي جاذبه زمين است كه در فضا وجود ندارد. و وقتي سمت پائين احساس نشود طبعا سمت بالائي نيز احساس نخواهد شد.

ـــ در فضا انسان نمي تواند روي پاها راه برود چون وزن ندارد. براي جابـجـائـي خـود مي بايست دسـتاويزي را بگيرد و خود را بجلو بكشد و يا با پاي خود چيزي را به عـقـب هـل دهد كه باعث جلو رفـتن وي بشود.

با اين و ضع و احساس در فضا، چنانكه آيه گفـته: "اگر آنها به فضا برده مي شدند" باز هم مي گفـتند: "ما در فضا نيستيم بلكه ما را سحر زده كرده اند"

چرااتشفشان وزوو فوران كرد؟

شهر پمپي كه نمايشي از انحطاط و سقوط اخلاقي امپراطوري روم بود به سر انجامي همانند قوم لوط دچار گرديد.

اين شهر نيز به وسيله انفجارهاي آتشفشاني كوه وزوو نابود شد آتشفشان وزوو سمبل كشور ايتاليا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است . كوه آتشفشاني وزوو اگرچه طي دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن را كوه اخطار گذارده اند. چنين نامي به دليل فجايع و حوادثي بوده است كه در تاريخ از اين كوه به ثبت رسيده است. فاجعه اي كه براي سدوم و عمورا روي داد شباهت زيادي به حوادث تخريب گر شهر پمپي داشته است. در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن شهر پمپي قرار دارد. مذاب وخاكستر ناشي از فوران آتشفشاني كه دو هزار سال پيش روي داد حيات را از اين شهر برچيد. حادثه آنقدر ناگهاني روي داد كه همه چيز در شهر به همان حالت كه در اثناي زندگي روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقيقا به همان گونه كه دو هزار سال پيش بودند باقي است. گويي زمان منجمد شده است.

اينكه شهر پمپي از صفحه زمين با چنين بلايي محو شد ، بي هدف و اتفاقي نبوده است. اسناد تاريخي نشان مي دهد كه اين مركز هرزگي و فساد به آنچنان فحشايي محشور بود كه حتي فاحشه خانه ها هم چنين شهرتي نداشته اند. مردان به شكل كاملا عريان بر در فاحشه خانه ها مي ايستادند. بر اساس سنتي كه ريشه اش اعتقادات ميتراپرستي بوده است اندام انسان ومقاربتهاي جنسي نبايستي پوشيده باشند بلكه بايد كاملا آشكارا به نمايش درآيند.

شهر پمپي در روز ?? اوت سال ?? ميلادي در پي فعاليت آتشفشاني كوه وزوو كه ?? ساعت ادامه داشت به زير ? متر كوهي از مواد مذاب و خاكستر آتشفشاني رفت. از ??هزار نفر جمعيت پمپي دو هزار نفر ناپديد شدند و مابقي آرام آرام مذاب و به تلي از مجسمه هاي سنگي تبديل شدند.

مذاب كوه وزوو به آني تمامي شهر را از نقشه منطقه جاروب كرد. جالب ترين جنبه اين حادثه آن است كه هيچ كس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناك وزوو بگريزد. يك خانواده در حال صرف غذا در يك لحظه تبديل به سنگ شده اند. زوجهاي بسياري پيدا شدند كه در حين انجام عمل مقاربت تبديل به سنگ شده بودند. از همه جالبتر آن است كه اين زوجها هر دو از يك جنس و يا زوجهايي از دختران و پسران كم سن وسال بوده اند. صورت برخي از اجساد انسانهاي سنگ شده كه از داخل زمين كشف شده اند همچنان سالم و صحيح باقي مانده است صورت آنها حالت گيج و منگ دارد.

مجهول ترين جنبه اين حادثه در اينجاست كه چگونه هزاران انسان بي آنكه چيزي بشنوند و يا ببينند منتظر مي مانند تا مرگ آنها را دريابد. اين بعد حادثه نشان مي دهد كه نابودي و محو شهر پمپي دقيقا مشابه همان حوادث ويرانگري است كه در قرآن به آنها اشاره شده، زيرا قرآن زماني كه اين حوادث را بازگو مي كند به نابودي ناگهاني اشاره دارد. به عنوان مثال در سوره (يس) چنين توصيفي است : همه سكنه شهر به يك لحظه هلاك شدند. اين وضعيت در آيه 29اين سوره چنين مي آيد : (بلكه) فقط يك صيحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند! ؛ آيه 31 سوره قمر وقتي تخريب و نابودي قوم ثمود را بازگو مي كند مجدادا به نابودي آني اشاره مي كند ما فقط يك صيحه [صاعقه عظيم‏] بر آنها فرستاديم و بدنبال آن همگى بصورت گياه خشكى درآمدند

مرگ مردم پمپي در يك لحظه رخ داد، همان گونه كه در آيات بالا نقل شد. فاجعه هرچه بود،همه چيز به همان حالت اوليه و بدون تغيير باقيمانده است. در سال ????نيمي از اين شهر از زير خاكستر بيرون كشيده شد ولي هنوز هم دو پنجم اين شهر سوخته در زير زمين است. هر ساله جمعيت زيادي از موزه طبيعي پمپي ديدن مي كنند و اين شهر به يكي از جاذبه هاي گردشگري ايتاليا تبديل شده است اما متاسفانه جايي از ديده عبرت در اين نگاه ها يافت نمي شود.نواحي ناپل كه فساد و هرزگي در آن شيوع دارد از مراكز ونواحي بي بند وباري شهر پمپي دست كمي ندارد. جزيره كاپري پايگاهي براي همجنس بازي و برهنگي گرايي است و در صنعت توريسم به بهشت همجنس بازي شهرت دارد. نه تنها در كاپري و ايتاليا بلكه تقريبا در تمامي دنيا چنين انحطاط اخلاقي وجود دارد و مردم هم هيچ توجه و اصراري به پند گيري از تجربيات تلخ مردم گذشته ندارند. در سوره سجده درباره همين مردم مي فرمايد : و اگر اينان روي بگردانند به آنها بگو شما را از صاعقه عاد و ثمود بيم مي دهم.
FREE photo hosting by اپلود رایگان عکس های شما imgdl.ir

۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

كلروفيل

وهوالذي انزل من السماء ماء فاخرجنا به نبات كل شيء فاخرجنا منه خضرا نخرج منه حبا متراكبا و من النخل من طلعها قنوان دانية و جنات من اعناب والزيتون و الرمان مشتبها وغيرمتشابه انظروا الي ثمره اذا اثمر وينعه ان في ذلكم لايات لقوم يومنون." (انعام/99) و اين اوست كه از ابر باران ميفرستد، با آن جوانه هاي انواع رستنيها را در ميآوريم، و از جوانه ماده سبز را درمي آوريم، كه با آن ماده سبز دانه هاي خوشه اي درست ميكنيم، و از تاره هاي نـخل پَـنگهاي خـوردني درست مي كنيم، و باغهاي انگور و زيتون و انار كه تركيبات مشترك زيادي دارند ولي همانند نمائي نمي كنند را درست مي كنيم. وجه اعجاز: يكي از جنبه هاي اعجازگر كتاب آسماني قرآن، تبيين حقايقي است كه در زمان نزول آن براي اهل علم مكشوف نبوده و پيشرفت هاي علمي در قرون و اعصار سپس تر، بر درستي آن صحه گذارده است. يكي از اين نمونه هاي اعجاز علمي قرآن، وجود ماده سبز گياهي است. توضيح اينكه در سلول گياهي كيسه هاي غشائي هست كه در آن موادي درست مي شود كه كلروفـيل نامـيـده مي شود. كلروفـيل به معني ماده سبز گياهي و سبزينه است كه معادل آن در عربي خـَضِـر است (يعني همان چيزيكه در آيه مطرح شده است). اين ماده سبز (خضر) انرژي نوري خورشيد را جذب مي كند و به انرژي شيمائي تـبـديـل مي كند. ريشه هاي گياه آب و مواد معدني را از خـاك مي مكـنـد كـه بـطـرف بـرگـها رسـانـده مي شـوند و بـرگـهـا نيز از هوا دي اكسيد مي گيرند، بعد خَـضِر (يعـني كـلـروفـيلها)، مواد غـذائي مورد نياز درخت را توليد مي كنند كه به سراسر آن صادر مي شـود و بدنه درخت و مــيــوه و ثــمــر آن را درست مي كـند. كيسه غشائي (كلروپلاست) كه درسلول قرار دارد بطور متوسط يك پانصدم ميليمتر است. سلول برخي از گياهان صدها عدد از آن دارند. درون آن انبوهي غـشـاء وجود دارد. كه در آنها خَـضِـر (ماده سبز، كـلـروفـيـل) وجود دارد. آيه ياد شده از جهت ديگري نيز نكته آموز است و آن اينكه نخل، انگور، زيتون و انار تركيبات مشترك زيادي دارند ولي همانند نمائي نمي كنند به ديگر سخن ثمر نخل و انگور و انار و زيتون ضمن اينكه هـمانـنـد نـمـائي نمي كـنـنـد تـركـيـبـات مـشـتـرك زيادي دارند. از جـمـلـه: هـمـه آنها روغن، آب، پروتئين، مـواد معدني و مواد قـندي دارند.

۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

نماز و بارهاي الكتريكي:

همانطور كه قبلا اشاره شد بارهاي زائدي كه در اثر تحريكات الكتريكي اعصاب به وجود مي‌آيند هم بر ميدان بدن و هم بر امواج مغزي اثر سو دارند. و اين اثرات در نواحي‌اي كه اعصاب در آن تحرك بيشتري دارند،خطرات جدي‌تري ايجاد مي‌كنند و بايد هرچه سريعتر از آن نواحي دور شوند.به طرز حيرت‌آوري مي‌بينيم كه اين نواحي دقيقا نواحي هستند كه در وضو شسته مي‌شوند و بنابر تحقيقات صورت گرفته بهترين راه دفع اين بارهاي زائد استفاده از يك ماده رساناست كه سريعترين و ارزانترين و بي‌ضررترين ماده براي اين كار آب است و جالب اينجاست كه آب هرچه خالص‌تر باشد سريعتر بارهاي ساكن را از بدن ما به اطراف گسيل مي‌دهد و هيچ مايعي مثل آب خالصي كه در وضو به انسان سفارش شده اين اثر را ندارد.
نماز و امواج مغزي:با دفع بارهاي زائد بدن در وضو امواج مغزي در ايده‌ال‌ترين حالت قرار مي گيرند.علاوه بر آن حالت تمركزي كه در هنگام نماز در انسان به وجود مي‌آيد،تشعشع امواج آلفا و نيز توانايي مغز در توليد اين امواج را افزايش مي دهد.
لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم
اكنون بايد گفت كه وضعيت انرژيكي انسان قبل و بعد از عمل وضو را مي توان مقايسه نمود. مشاهده شده كه عمل وضو بيشتر چاكراها و نادي ها (كانالهاي انرژي) را فعال و بزرگ مي كند. در اينجا لازم مي دانم كه مطالبي را از كتاب انرژي درماني (چو-آ-كوك سويي ) كه مترجم آن جمشيد هاشمي (آرام) مي باشند بدليل جالب و علمي بودن عينا" ذكر كنم :
" مشاهده شد كه انجام عمل وضو بطور كلي اكثر چاكراها و كانالهاي انرژي را بزرگ و فعال مي كند . اما نكته جالب آن است كه در اين عمل , ميزان افزايش در چاكراهاي پاييني بسيار بيشتر از چاكراهاي بالاييي است . يعني اگر چاكراهاي بالايي تا 5/1 برابر بزرگتر شده اند , چاكراهاي پاييني ( قاعده اي , جنسي و نافي) به راحتي تا دو برابر و حتي بيشتر رسيده اند .
و ايشان مي نويسند كه : " در ادامه رعايت چنين آدابي است كه تجربيات خداشناسي آغاز مي شود . بررسي انرژيكي وضو , پيوند زيباي آن با فريضه اي همانند نماز را به خوبي نشان مي دهد. به هنگام پرداختن به نماز , سيل انرژي عظيمي برنمازگزار جاري مي شود. تميز بودن كانالهاي انرژي فرد و فعال بودن چاكراهاي وي , باعث مي شود تا انرژي الهي به ميزان بيشتري جذب و درك شود و بطور كلي پتانسيل نمازگزار براي مبادله ميزان انرژي بيشتر فراهم شود. لذا توصيه مي شود قبل از پرداختن به هر عمل ديگري –همانند قرائت قرآن يا دعا خواندن –با وضو باشيم . اين عمل باعث مي شود تا آنچه كه از آن قرائت يا دعا قرار است نصيبمان شود, دو چندان شود. ".
هنگامي كه نيت بر عمل وضو صورت مي گيرد (ولو در ذهن ) "ريسمان روحي" –(كه توسط روشن بينان دربالاي سر هر انسان مشاهده شده و در افراد معمولي به نازكي تار عنكبوت است ولي در افراد پيشرفته روحي تا يك سانتيمتر مي تواند ضخامت داشته باشد) درخشانتر و قطورتر مي شود. در واقع محل آن در ساهاسرارا چاكرا (چاكراي هفتم ) است و همانطور كه مي دانيم اين چاكرا سرچشمه و نقطه شروع تجلي تمام چاكراهاست. در ادامه بايد گفت كه هرچه چاكراي ساهاسرارا بيشتر باز باشد ميزان گره ها و قفلهاي شش چاكراي باقي مانده باز شده و انرژي هايشان با بالاترين فركانسهاي ممكن ساطع مي گردد. به محض اينكه چاكراي تاج كاملا" آگاه شود , كار جذب انرژي كيهاني اش به پايان مي رسد و شروع مي كند به تشعشعات انرژي بر طبق آكورد خودش.واين است آن رمزي كه مي گويند بايد هميشه نيت خير داشته باشيد. با تفكر به نيكيها و داشتن نيت پاك هر لحظه بر ميزان باز شدن ساهاس رارا افزوده مي گردد. كه با قطورتر شدن آن انرژي روحي بيشتري (شيوا) بدرون فرد وارد مي گردد (وجه خالص انرژي الهي) .
حال با شروع عمل وضو , ابتدا صورت را مي شوييم , پوست بدن قابليت جذب و نگهداري ميزان زيادي انرژي را در خود دارد . انرژي هاي اضافي كه ناشي از مشغله ها , استرسها , امواج منفي و ديگر موارد است در ان هستند. ما حداقل در روز سه بار وضو مي گيريم و با اينكار سه با ر پاكسازي صورت مي پذيرد. البته ميزان انباشت انرژي منفي در پوست صورت بدليل حساسيت بيش از اندازه آن از ساير جاها بيشتر است.
با دست كشيدن روي فكها بر چاكراي فرعي فك تاثير مي كنيم و اين عمل اثر مستقيمي روي سيستم اعصاب و حافظه دارد.از نظر علمي آب قادر است مقدار زيادي انرژي در خود ذخيره سازد .حال چرا از آب سرد بجاي گرم استفاده كنيم بهتر است علت آن اين است كه آب سرد قابليت جذب انرژي بيشتري دارد نسبت به آب گرم(آبگرم بدليل فاصله بيشتر بين ملكولي, خود حاوي مقدار زيادي انرژي است و قابليت جذب زيادي ندارد).
در مرحله بعد با هر دست روي دست ديگرآب ميريزيم. در بيان علت آن بايد گفت كه اصلي ترين كانال انرژي بدن , در اصطلاح "سوشومنا" مي باشد كه اين كانال اصلي, در ناحيه شانه ها به دو كانال فرعي تقسيم مي گردد كه در نهايت به دو دست مي رسد . در ادامه , اين كانال اصلي, در ناحيه خاجي به دو بخش ديگر تقسيم شده, وارد پاها مي گردد. در امتداد اين كانال اصلي , كانالهاي فرعي ديگري موجود است كه هر كدام به عضو و اندام خاصي بر مي گردد. در جاي جاي سوشومنا مخروط مانندهاي كوچك و بزرگي وجود دارد كه دايما" در حال چرخش هستند(چاكراها). حال ما بر آرنج(براي مردان) آب مي ريزيم و دست مي كشيم تا انتهاي انگشتان, با اين كار انرژي هاي منفي از اين كانال فرعي زدوده مي شود .حركت روبه جلو باعث تحريك اين نادي و تخليه شديد انرژي راكد و منفي در آن مي گردد . لمس كردن تا كف دست و نوك انگشتان ادامه مي يابد . به اين مي ماند كه انرژي هاي منفي را مشايعت مي كنيم تا كاملا" خارج گردد. با اين عمل هم چاكراهاي كف دست بدليل لمس سريع فعال مي شوند وهم بين انرژي هاي چپ و راست بدن تبادل و تعادل صورت مي پذيرد . در توضيح تبادل دو دست بايد گفت كه در فلسفه قديم چين , شناخت به سه مهم تقسيم مي شود :
1-يانگ : بمعني "روشنايي خورشيد"(مثبت). از خصوصيات آن خورشيد , آسمان , فعاليت , درخشندگي و خشونت است . در طرف چپ قرار گرفته و سياهرنگ است , رقم آن فرد و ساير ارقام يانگ نيز طاق هستند.
2-اين : بمعني "فقدان روشنايي " و به معني سايه , تاريكي است (منفي) . از خصوصيات آن زمين , ماه , عدم فعاليت , كدورت , نرمش و خلا است . در طرف راست قرار گرفته و سفيدرنگ است , رقم آن زوج (دو) و ارقامش جفت هستند.
3-تائو: وجود تضاد بين شب و روز, اختلاف روشنايي و تاريكي , گرما و سرما , خشكي و رطوبت مي باشد. اين قانون جوهر و چكيده عالم است.
در واقع با اتصال دست چپ وراست به يكديگر بين اين دو انرژي تبادل صورت مي گيرد .
مرحله بعد مسح سر است. با اين عمل ساهاسرارا چاكرا تحريك مي گردد . قبلا" در مورد تحريك آن وتاثيرات آن در سطور پيشين توضيح داده شده است. از ديگر تاثيرات آن مي تواند ايجاد تعادل بين نيمكره هاي چپ و راست بدن كند و به اين ترتيب در احساسات و عواطف (نيمكره راست) و نيز در تفكر و منطق متعادل گردد.
مرحله بعدي مسح پاهاست كه دو اثر دارد. اول اينكه نيمه بالايي بدن با نيمه پاييني تبادل انرژي مي كند و به اين ترتيب نوعي توازن صورت مي گيرد.
تاثير دوم آن تحريك چاكراهاي كف پاست و اين امر سبب دريافت انرژي بيشتر از زمين مي گردد . به اين طريق , يعني با تداوم وضو در كارها , چاكراهاي پاها همواره تقويت شده و لذا همواره انرژي بيشتري از طريق پاها وارد مولادهاراچاكرا و شوادهيستاناچاكرا (چاكراي جنسي) مي گردد و به اين طريق فرد كمتر دچار خستگي مي گردد. به اين ترتيب فرد داراي استحكام و قوت دروني مي گردد. فرد با خوش بيني بر روي زمين زندگي كرده, همواره شاكر و سپاسگزار خواهد بود. ورود انرژي بيشتر به مولادهارا خيلي اهميت دارد چراكه اين چاكرا اساس نيروي حيات تمام چاكراهاي بالاتر را شكل مي دهد و سرچشمه نيروي حيات است. در اين چاكرا منبع لايزال انرژي كنداليني (يانگ) وجود دارد . سوشومنا , آيدا و پينگالا كه سه كانال اصلي انرژي بدن هستند نيز از اين چاكرا شروع مي شوند
در ضمن ذكر چند نكته لازم است و آن اينكه اثرات فوق زماني قابل توجه است كه ما در وضو تداوم داشته باشيم (در اين مورد علماي دين ما سفارش هاي زيادي در مورد دائم الوضو بودن دارند. ) كه به مرور اثرات آنرا آشكارا لمس خواهيم كرد. در ضمن الان نرم افزارها و دستگاههايي هستند كه فرد از طريق آن مي تواند شكل هاله ها و چاكراهاي خود را مشاهده كند و اثرات وضو را امتحان كند و نتايج جدول فوق را به عينه ببيند. ولي اين دستگاهها و نرم افزارها(كه در نوشته هاي بعد آنها را معرفي خواهم نمود ) بيشتر در دسترس خارجيهاست ولي الان بيمارستان ميلاد يه دستگاه خريده :::::هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم .

چرا زنان نبايد در هنگام پريود نماز بخوانند؟+فلسفه وضو و نماز از ديد متافيزيكي

اصولا" قبل از خواندن نماز وضو مي گيريم .قبل از انجام هر كاري توصيه شده كه بايد با وضو انجام گيرد. در زماني كه بدن انسان به هر دليل ناپاك مي گردد توصيه به غسل و وضو شده است. ما كه مسلمانيم فلسفه غسل و وضو و خيلي از اعمال ديني را نمي دانيم و فقط طوطي وار انجام مي دهيم بايد ذكر كرد كه علاوه بر موارد واجب , در احاديث آمده كه به هنگام تب , سردرد , عصبيت , دل پيچه و غيرو وضو بگيريد . دليل آن چه مي تواند باشد ؟
هارولد‌بور از دانشگاه ييل براي اولين بار با انجام يك آزمايش ساده،به وجود ميدان مغناطيسي در اطراف موجود زنده پي‌برد.او با توجه به يك مولد الكتريكي كه در آهن‌ربا در داخل سيم‌پيچ دوران ميكند و جريان توليد مي‌كند،سمندري را در يك ظرف آب‌نمك قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند.الكترودهايي كه در اين ظرف وجود داشتند و به يك گالوانومتر حساس متصل شده‌بودند،يك جريان متناوب را نشان مي‌دادند.
زماني كه بور اين آزمايش را بدون سمندر انجام داد،گالوتنومتر هيچ جرياني را نشان نداد.اين بدان معنا بود كه در اطراف موجود زنده ميداني وجود دارد كه خاصيت مغناطيسي هم دارد.بور اين وسيله را بر روي دانشجويان داوطلب خود امتحان كرد و مشاهده نمود كه اين ميدان در بدن انسان هم وجود دارد وكاملا تابع رويدادهاي اساسي زيست شناختي بدن است.او اين ميدان را حياتي ناميد چون هرگاه حيات از بين برود،ميدان حياتي هم از بين مي‌رود.به گونه‌اي كه يك سمندر مرده در دستگاه هيچ پتانسيلي به وجود نمي‌آورد.
تشكيل ميدان مغناطيسي بدن: همانگونه كه مي‌دانيد،در بدن ما ميليون ها عصب وجود دارد كه كار انتقال پيام در بدن ما بوسيله تحريك الكتريكي اين عصب ها صورت مي گيرد.در اثر شار بار در اطراف آنها در بدن ما يك ميدان تشكيل مي‌شود و ميدان بدن ما در اثر فعاليت همزمان ميليون ها عصب به وجود مي آيد. امواج مغزي:دستگاه موج‌نگار مغز چهار نوع منحني از امواج مغزي را ارائه مي‌دهدكه عبارتند از:آْلفا،بتا،دلتا
و تتا.ريتمهاي دلتا كندترين امواج مغزي با تناوب از 1تا3 دور در ثانيه بوده و اغلب در خواب عميق ظاهر مي‌شوند.به‌نظر مي‌رسد كه ريتمهاي تتا كه داراي تناوب 4تا7 دور درثانيه مي باشند به خلق و خوي بستگي داشته باشند.ريتمهاي آلفا از 8 تا 12 دور در ثانيه،در اوقات تفكروتامل آزاد رخ داده و در صورت تمركز حواس و توجه قطع مي‌شوند و بالاخره ريتمهاي بتا با تناوب 13الي22 دور در ثانيه،ظاهرا منحصر به نواحي جلوئي مغز،يعني جايي كه فعاليت هاي پيچيده مغزي رخ مي‌دهد مي‌باشند.امواج آلفا امواج بسيار مهمي هستند كه بوسيله هانس‌برگر آلماني كشف شدند و به گفته وي با نوعي هوشياري و خودآگاهي معطوف به درون ظاهر مي‌شوندو تغييرات فيزيولوژي مهمي در بدن ايجاد مي‌كنند.
در اينجا به مشاهده اتفاقاتي كه در چاكراها و هاله فرد در هنگام عمل وضو روي مي دهد , پرداخته مي شود. بررسي وقايعي كه براي هاله و چاكراها در هنگام نماز روي مي دهد خود جاي تحقيق فراوان دارد.
اما قبل از آن بهتر است كه به يك مورد علمي اشاره كنم. بايد گفت كه توسط دوربينهاي مخصوص هاله بيني مي توان به شكل هاله در هنگام اعمال فوق پي برد
حتماً تا به حال درباره خطرات گوشي هاي تلفن همراه يا زندگي در نزديكي نيروگاه هاي برق شنيده ايد .بنابر تحقيقيات پروفسور لاي امواج الكترومغناطيسي كه از نيروگاه هاي برق يا وسايل برقي مانند سشوار ، ريش تراش ، پتو برقي و ... ساتع مي شود به DNA سلول هاي مغزي آسيب مي رساند و قابليت ترميم را در آن ها از بين مي برد .
ميدان هاي مغناطيسي خارجي علاوه بر آسيب به DNA مغز اثر منفي ديگري نيز بر بدن دارند. اين ميدان ها باعث ايجاد خلل در ميدان مغناطيسي طبيعي بدن مي شوند . همان طور كه مي دانيد حدود p بدن ما آب تشكيل مي دهد و ملكول هاي آب به صورت دو قطبي هستند و وقتي ما در معرض يك ميدان مغناطيسي خارجيي قرار مي گيريم اين ملكول ها در جهت آن ميدان قرار مي گيرند و اين پديده باعث مي شود كه نظم ميدان مغناطيسي بدن ما بهم بخورد
علاوه بر عوامل خارجي يك سري عوامل داخلي نيز وجود دارند كه باعث ايجاد خلل در ميدان بدن مي شوند . مهمترين آن ها بارهاي الكتريكي اي هستند كه در هنگام شارش بار در عصب در اطراف آن به وجود مي آيند و به صورت الكتريسيته ساكن در بافت هاي بدن ذخيره مي شوند و ميداني كه در اطراف اين بارها به وجود مي آيد در ميدان بدن خلل ايجاد مي كند اين بارها به خصوص در نقاطي كه تراكم اعصاب بيشتر است ذخيره مي شوند و به دليل اينكه هم تراكم زيادي دارند و هم در نزديكي عصب هاي بيشتر و مهمتري قرار دارند براي بدن به شدت مضرند. از جمله اين نقاط ناحيه سر و دست ها و قسمت مچ پا به پايين است و در بين اين سه قسمت ، سر اهميت ويژه اي دارد زيرا بارهاي ذخيره شده در آن علاوه بر ايجاد خلل در ميدان مغناطيسي مغز باعث اغتشاش در امواج مغزي مي شوند.
همان طور كه گفته شد ميران هاي مغناطيسي در بدن اثر سوء دارند ما روزانه بيش از چند دقيقه در معرض ميدان هايي مثل سشوار يا تلفن همراه نيستيم اما در تمام طول عمر خود در معرض ميداني بسيار قوي تر قرار داريم و آن ميدان مغناطيسي زمين است . و عوامل راخلي اغتشاش در ميدان بدن ما نيز فعاليت هاي حياتي و اجتناب ناپذيري هستند كه در تمام طول عمر ما در جريانند پس چگونه مي توان اين اثرات سو كه باعث خلل در بدن ما و بيماري هايي مانند سرطان مي شوند را خنثي كرد ؟
بايد گفت كه خداوند راه حل تمام اين سوالات را در يك عمل ساده كه امكان انجام آن براي همه افراد وجود دارد و بيش از چند دقيقه هم وقت نمي برد و هيچ ضرر و عوارضي هم ندارد به انسان هديه داده است و آن نماز است .

نماز و ميدان مغناطيسي بدن :
به طرز بسيار شگفت انگيزي اگر انسان در هر نقطه از زمين رو به قبله بايستد ميدان مغناطيسي بدنش بر ميدان زمين منطبق ميشود و در مدتي كه در نماز است ميدان بدنش منظم مي شود.
يكي از نكات بسيار جالبي كه پروفسور بور به آن دست يافته بود اين بود كه دريافت در بدن تمام دانشجويان مونث ، ماهي يك بار تغييرات ولتاژ شديديجاد مي شود و ميدان بدن به منظم ترين حالت خود مي رسد و به همين دليل است كه زنان نيازي ندارند كه در اين مدت نماز بخوانند و اخيراً نيز كشف شده است كه علت اينكه قلب زنان منظم تر و قوي تر از مردان مي زند نيزين است كه مردان اين تقويت ولتاژ را ندارند . در محل مسجد بواسطه دعایی که توسط ان زمین به مسجد تبدیل میشود ونیز در حرمهای ائمه معصوم تجمع امواج الفا صورت میگیرد واگر زن حائض در این محلها قرار بگیرد بخاطر امواجی که خودش تولید میکند موجب بهم ریختگی امواج محل میشود لذا درمحل مسجد ایستادن ایراد دارد ودر حرم ائمه اصلا نباید وارد شوند
نماز و بارهاي الكتريكي:
همان طور كه قبلاً اشاره شد بارهاي زايدي كه در اثر تحريكات الكتريكي اعصاب به وجود مي آيند هم بر ميدان بدن و هم بر امواج مغزي اثر سوء دارند و اين اثرات در نواحي اي كه اعصاب در آن تراكم بيشتري دارند خطرات جدي تري ايجاد مي كنند و بايد هر چه سريع تر از نواحي دور شوند و به طرز حيرت آوري مي بينيم كه اين نواحي دقيقاً نواحي هستند كه در وضو شسته مي شوند و بنابر تحقيقات صورت گرفته بهترين راه دفع اين بارهاي زايد استفاده از يك ماده رسانا است كه سريع ترين و ارزان ترين و بي ضررترين ماده براي اين كار آب است

۱۳۸۹ تیر ۱۹, شنبه

(78:7) والجبال أوتادا
[78:7] و كوه ها را همچون ميخهايي (بناكرد
همانطوري كه درتصويرزير ديده مي شود، كوه ها ريشه هاي عميقي دارند كه همچون ميخهايي در زمين فرو رفته اند


4rc9gy08lcgh46hujk4y.png
[51:47] ما آسمان را با دست هاي خود بنا كرديم و ما به توسعه آن ادامه خواهيم داد

9fohweh530jbfjrgsv.jpg
عبارت قرآن را با عكسی که تلسکوپ فضایی هابل در سال 2000 ارسال کرده است از یک ستاره منفجر شده (مرده) با فاصله 3000سال نوری از کره زمین موسوم به « سحابی چشم گربه » عکس این غبار یا ابر آسمانی کاملاً شبیه گُل رُز است و هر بیننده ای را بلافاصله به یاد گل سرخ می اندازد . لذا بسیاری از محققان و دانشمندان آن را « سحابی روغنی رُز قرمز » نامیده اند . مقايسه كنيد! (55:37) فإذا انشقت السماء فكانت وردة كالدهان [55:37] هنگامي كه آسمان از هم پاشيده شود و مانند روغن، به سرخي گل رز درآيد.
FREE photo hosting by اپلود رایگان عکس های شما imgdl.ir

كتيبه بدست امده از كشتي نوح و5تن

پیامبر اسلام فرمود: « هنگامی که خداوند اراده کرد قوم حضرت نوح را هلاک کند، به نوح فرمان داد کشتی بزرگی بسازد. جبرئیل نیز با میخ‌هایی برای ساختن کشتی فرود آمد. در میان انبوه میخ‌ها پنج میخ ویژه بود که درخشش خاصی داشت و بر روی هر یک نام یکی از پنج نور مقدس محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین نقش بسته بود. حضرت نوح هر کدام را بر می داشت، میخ همچون ستاره‌ای در تاریکی شب می درخشید. هنگامی که میخ پنجم را برداشت، پس از درخششی، اشکی از آن جاری شد.
نوح از جبرئیل پرسید: « این میخ و اشک چیست؟»
جبرئیل در پاسخ گفت: « این میخ حسین بن علی است.»
حضرت نوح نیز هر یک را در یک طرف از کشتی کوبید.

پیامبر فرمود: « در آیه « و حملنا علی ذات الواح و دسر » منظور از « الواح » چوب‌های کشتی و منظور از « دسر » ما هستیم. اگر ما نبودیم کشتی حرکت نمی کرد.»منابع:
بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲، حدیث ۱۴- امان الاخطار، ص ۱۰۷ و ۱۰۸



گزارش‌ باستان‌شناسی‌ شوروی‌ دربارة‌ کشتی‌ نوح

بر اثر این‌ اکتشاف‌، ادارة‌ کلّ باستان‌ شناسی‌ شوروی‌ برای‌ تحقیق‌ از چگونگی‌ این‌ لوح‌ و خواندن‌ آن‌، هیئتی‌ مرکّب‌ از هفت‌ نفر از مهمترین‌ باستان‌ شناسان‌ و اساتید خط‌ شناس‌ و زبان‌ دان‌ روسی‌ و چینی‌ را مأمور تحقیق‌ و بررسی‌ نموده‌ که‌ نام‌ آنها بدین‌ گونه‌ است‌:

۱ ـ پرفسور سولی‌ نوف‌، استاد زبان‌های‌ قدیمی‌ و باستانی‌ در دانشکدة‌ مسکو.

۲ ـ ایفاهان‌ خینو، دانشمند و استاد زبان‌شناس‌ در دانشکدة‌ لولوهان‌ چین‌.

۳ ـ میشانن‌ لوفارنک‌، مدیر کلّ آثار باستانی‌ شوروی‌.

۴ ـ تانمول‌ گورف‌، استاد لغات‌ در دانشکده‌ کیفزو.

۵ ـ پرفسور دی‌ راکن‌ استاد باستان‌ شناس‌ در آکادمی‌ علوم‌ لنین‌.

۶ ـ ایم‌ احمد کولا، مدیر تحقیقات‌ و اکتشافات‌ عمومی‌ شوروی‌.

۷ ـ میچر کولتوف‌، رئیس‌ دانشکدة‌ استالین‌.

این‌ هیئت‌ پس‌ از ۸ ماه‌ تحقیق‌ و مطالعه‌ و مقایسة‌ حروف‌ آن‌ با نمونة‌ سائر خطوط‌ و کلمات‌ قدیم‌ متّفقاً گزارش‌ زیر را در اختیار باستان‌ شناسی‌ شوروی‌ گذاشت‌:
۱ ـ این‌ لوح‌ مخطوط‌ چوبی‌ از جنس‌ همان‌ پاره‌ تخته‌های‌ مربوط‌ به‌ کاوش‌های‌ قبلی‌، و کُلاًّ متعلّق‌ به‌ کشتی‌ نوح‌ بوده‌ است‌؛ منتهی‌ لوح‌ مزبور مثل‌ سائر تخته‌ها آنقدرها پوسیده‌ نشده‌، و طوری‌ سالم‌ مانده‌ که‌ خواندن‌ خطهای‌ آن‌ به‌ آسانی‌ امکان‌ پذیر می‌باشد.

۲ ـ حروف‌ و کلمات‌ این‌ عبارات‌ به‌ لغت‌ سامانی‌ یا سامی‌ است‌ که‌ در حقیقت‌ اُمّ اللغات‌ (ریشة‌ لغات‌) و به‌ سام‌ بن‌ نوح‌ منسوب‌ می‌باشد.

۳ ـ معنای‌ این‌ حروف‌ و کلمات‌ بدین‌ شرح‌ است‌:
توسّل‌ حضرت‌ نوح‌ به‌ پنج‌ تن‌ علیهم‌ السّلام‌ و أسامی‌ آنها بر کشتی‌

«ای‌ خدای‌ من‌! و ای‌ یاور من‌!

به‌ رحمت‌ و کرمت‌ مرا یاری‌ نما!

و به‌ پاس‌ خاطر این‌ نفوس‌ مقدّسه‌:

مُحمّد

إیلیا (علیّ)

شَبَر (حَسَن‌)

شُبَیْر (حُسَین‌)

فاطِمَه‌
آنان‌ که‌ همه‌ بزرگان‌ و گرامی‌اند
جهان‌ به‌ برکت‌ آنها برپاست‌.
به‌ احترام‌ نام‌ آنها مرا یاری‌ کن‌!
تنها توئی‌ که‌ میتوانی‌ مرا به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ کنی‌!»
بعداً دانشمند انگلیسی‌: این‌ ایف‌ ماکس‌، استاد زبان‌های‌ باستانی‌ در دانشگاه‌ منچستر، ترجمة‌ روسی‌ این‌ کلمات‌ را به‌ زبان‌ انگلیسی‌ برگردانید، و عیناً در این‌ مجلّه‌ها و روزنامه‌ها نقل‌ و منتشر گردیده‌ است‌:
۱ ـ مجلّة‌ هفتگی‌ «ویکلی‌ میرر» لندن‌، شمارة‌ مربوط‌ به‌ ۲۸ دسامبر ۱۹۵۳ م‌.
۲ ـ مجلّة‌ «استار انگلیسی‌» لندن‌، مربوط‌ به‌ کانون‌ دوّم‌ ۱۹۵۴ م‌.
۳ ـ روزنامة‌ «سن‌ لایت‌» منتشره‌ از منچستر، شمارة‌ مربوط‌ به‌ کانون‌ دوّم‌ ۱۹۵۴ م‌.
۴ ـ روزنامة‌ «ویکلی‌ میرر» تاریخ‌ یکم‌ شباط‌ ۱۹۵۴ م‌.
۵ ـ روزنامة‌ «الهدی‌» قاهره‌ مصر، تاریخ‌ ۳۰ مارس‌ ۱۹۵۳ م‌.
سپس‌ دانشمند و محدّث‌ عالیمقام‌ پاکستانی‌ حکیم‌ سیّد محمود گیلانی‌ که‌ یک‌ موقع‌ مدیر روزنامة‌ «أهل‌ الحَدیث‌» پاکستان‌ (و نخست‌ از اهل‌ تسنّن‌ بوده‌ و بعداً از روی‌ تحقیق‌ به‌ آئین‌ تشیّع‌ گرائیده‌) آن‌ گزارش‌ را به‌ زبان‌ اُرْدو در کتابی‌ به‌ نام‌ «إیلیا مرکز نجات‌ ادیان‌ العالم‌» ترجمه‌ و نقل‌ کرده‌ است‌.
آنگاه‌ مجلّة‌ «بذره‌» نجف‌ در شماره‌های‌ شوّال‌ و ذوالقعدة‌ ۱۳۸۵، سال‌ اوّل‌، صفحه‌ ۷۸ إلی‌ ۸۱ زیر عنوان‌: نامهای‌ مبارکی‌ که‌ حضرت‌ نوح‌ بدان‌ توسّل‌ جست‌، از اردو به‌ عربی‌ ترجمه‌ و نقل‌ کرده‌ است‌.
لازم به تذکر است که لوح بدست آمده هم اکنون در موزه واتیکان در “رم” قرار دارد.

در پایان اشاره به برخی نکات در تأیید تحقیقات:

۱- «کتاب مقدس» می گوید که کشتی نوح در ناحیه کوههای آرارات فرود آمده است.

۲- قرآن کتاب مقدس مسلمانان، می گوید که کشتی نوح بر روی کوه «جودی» نشسته است. کوهی که در حال حاضر کشتی مورد نظر بر آن قرار دارد به ترکی «کودی» داغ یا همان کوه «جودی» نام دارد. [در منابع اسلامی آمده است که محل کوه جودی در منطقه موصل است. مثلاً در کتاب «الدر المنثور» از امام کاظم(ع) نقل شده که «جودی کوهی است در موصل». رجوع به نقشه جغرافیایی نشان می دهد که نزدیکترین محل معروف و شناخته شده در عصر ائمه به کوه آرارات، منطقه موصل در شمال عراق است- انصاف] قضی الامر و استوت علی الجودی (سوره هود، آیه۴۴)

۳- آشور نصیربان دوم، پادشاه آشور (۸۵۹ – ۸۸۳ قبل از میلاد) مدعی بود که کشتی نوح در محلی به نام نیسیر پهلو گرفته است. در فاصله کمتر از ۵۰۰ یاردی محل کشتی، دهکده ای وجود دارد که اوزون گیلی نام دارد و پایین تر از آن بر روی نقشه های بسیار قدیمی، محلی به نام نیسیر یا نسیر مشاهده می شود.

۴- اسامی برخی اماکن در اطراف کوه آرارت نیز می تواند با ماجرای طوفان و کشتی نوح مرتبط باشد؛ خود کوه آرارات در میان ارمنی ها به کوه «ماسیس» معروف است که به معنی «مادر جهان» است، «نخجوان» به معنی «محل فرود» است، «اچمیادزین» به معنی «فرودگاه» یا «کسانی که فرود آمدند» است، «آرگوری» (Arghuri) نشان دهنده «پرورش درخت مو» است که می تواند یادآور کاشت درخت مو توسط حضرت نوح(ع) پس از پایان طوفان، آنطور که در کتاب مقدس به آن اشاره شده باشد، دهکده ای نزدیک به محل کشتی وجود دارد به نام «محشر» که می تواند یادآور مجازات جهانی مردم دنیا باشد- انصاف (به نقل از “کشتی گمشده نوح” صفحه ۱۷۱)]

هم اینک دولت ترکیه با اعزام گروههای باستان شناس، کشتی را مورد حفاظت قرار داده و برخی از یافته های باستان شناسان برای حفاظت و مراقبت بیشتر، مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. کشف چهار ستون فلزی فسیل شده که هرکدام ۱۲۰ سانتی متر طول دارند و از بخشهای مهم در ساخت کشتی بوده اند، از جمله این اشیاء است که هم اکنون در تملک وزارت معادن و فلزات ترکیه قرار دارد.

در دل کوههای آرارات در نزدیکی مرزهای ایران و ترکیه، جسم عظیم فسیل شده ای قرنهاست که آرمیده و طوفان مهیب را پشت سرگذاشته است. کشتی بزرگ و مجهزی که یکی از پیامبران خدا را در رسالتش یاری داده است. این فسیل غول پیکر، راز و رمزهای بسیاری در دل خود نهفته دارد. ماجرای آن قرنهاست که مورد توجه بوده و دهها سال کانون کاوش ها و کنجکاویها خواهد بود. تحقیقات هم چنان ادامه دارد.
مشاهده متن کامل:http://www.yeganehmonji.blogfa.com/post-120.aspx
اولین جرقه های جمع اوری این مطالب 7ماه پیش تو سایت نی نی سایت زده شد وقتی با شک وتردیدهای بچه های سایت راجع به فلسفه مسائل دینی روبرو شدم الان هم با ایجاد این وبلاگ قصد دارم این اطلاعات رو با افراد بیشتری در میون بذارم